شرح مزجی

به نام خدا

نظرم آمد که باید برای پست گذشته و در مورد پینوشت قبلی موجزی بنویسم

مدتی است که در مورد فضای مجازی بیشتر میخوانم و تحقیق میکنم

مدتی است که سخنان رهبری در مورد فضای مجازی را بیشتر دنبال میکنم و اکنون توفیقی شده که در این مسیر گام هایی بر میدارم

جایی که میخوانیم از رهبرمان و اساتیدمان که فضای مجازی قتلگاه جوانانمان شده است

این است که خواب و بیداری  را از رهبرمان گرفته است

باید توجه کرد که مجاز در برابر حقیقت وجود ندارد

در برابر حقیقت، باطل وجود دارد، پس دو مفهوم پیدا میکنیم: فضای مجازی حق و فضای مجازی باطل

از این روست که فقه مترقی شیعه، فضای مجازی را طرد نمیکند بلکه او را یک فرصت میداند

اما به شرطی که حرف حق و خدایی در آن زده شود...یعنی فضای مجازی رسالت محور باشد و نه هوای نفس محور

پس ثواب در فضای مجازی یک توشه حسنه در آخرت است و گناه در آن یک خسران در قیامت

از این روست که ما باید در فضای مجازی، محتوای الهی و حقیقی را تولید کنیم

همانطور که استاد گرانقدرم، استاد عباسی به آن توجه ویژه دارند

اما برای موضوعی که در پینوشت قبلی اشاره شد، باید گفت که یک پسر، هم نوعان و هم جنسان خود را بهتر میفهمد

خدا را شاهد گرفته ام که در طول زندگی ام هیچگاه نخواسته ام که برای کسی کاتولیک تر از پاپ باشم

چرا که مطمئنم هیچ کجا نمی توانم ادعا کنم که من از کسی بهترم... هر کسی می تواند اولیای خدا باشد و من در جایگاهی نیستم که بخواهم برای کسی نقش مصلح و هدایت کننده را بازی کنم... خودم سرافکنده تر از همه بندگان هستم در پیشگاه خدا

اما گاهی فطرت دست و پایم را می بندد... میدانستم که ممکن است برای آن دختر خانم در ابتدا علامت سوالی ایجاد شود که مگر ممکن است کسی با تصویر مشکلی پیدا کند؟ البته این مسئله برای عده ای از خانم ها هنوز مشخص و معین نیست... اگر به غیر از این بود چرا احکام مترقی اسلام زنان و مردان را به حجاب و حیا توصیه نمود؟ گاهی عده ای میگویند، خب پسرها نگاه نکنند! این شاید سطحی ترین دیدگاه است که از نظر همه عقلا و فضلا مردود است

اما اگر آدم احساس کند که هر مردی به مانند برادرش و هر زنی به مانند خواهرش است، هیچگاه بد برای خواهر و برادرش نمی خواهد

من این کار را کردم چون میدانستم چه افراد گرگ صفتی در آن گروه قرار گرفته اند که در لباس میش پنهان شده اند

ممکن است آن دختر خانم در ابتدا کمی شوکه شده باشد ولی مطئنم خودش به حرف من رسیدو بعدها فهمیدم که تصویر پروفایلش را تغییر داده است

این برای من مهم تر است که کرامت زن حفظ شود.... و لازم بود تا ضربه ای زده شود تا بی غیرتانی که در آن گروه کمین کرده اند و احساس نمیکنند که ممکن است همین اتفاق برای خواهر تنی خودشان اتفاق بیفتد، کمی خودشان را جمع و جور کنند

..................

از وقتی پست قبلی را نوشتم، فکر میکردم ممکن است احساس حب هوای نفس برایم رخ دهد

لازم دانستم که شرحی دیگر برایش بنویسم

خدایا تو شاهدی که تنها به خاطر رضای تو سخن گفتم و نه از سر حب نفس و خودپرستی و تو خود به ضمیر بندگانت مطلع هستی...

مدت ها برای آن دختر خانم دعا میکردم که از آن گروه رهایی پیدا کند که انشالله تا کنون این اتفاق افتاده است

دعا در حق  هم دیگر را فراموش نکنیم...

از تمامی خوانندگان وبلاگ به خاطر پر حرفی و نقص در بیان مطالب عذر میخواهم و طلب حلالیت دارم...

یامهدی